دحو الارض

دَحْوُ الْأرْض به معنای گستراندن زمین، روز بیرون آمدن زمین از زیر آب است. برخی آن را به گسترش دادن خشکی‌های زمین و بعضی به حرکت زمین معنا کرده‌اند. بنابر منابع روایی، گسترده شدن زمین در روز ۲۵ ذی‌القعده بوده‌است. همچنین براساس منابع حدیثی و تاریخی، نخستین جایی از زمین که از آب سر برآورد، مکه یا کعبه بود.

آیه ۳۰ سوره نازعات وَالْأَرْ‌ضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ و زمین را پس از آن گسترانید»، تنها آیه‌ای است که به دحو الارض اشاره دارد. مفسران در تفسیر آیه اختلاف کرده‌اند. بیشتر مفسران معتقدند زمین پیش از آسمان خلق و پس از آفرینش آسمان، گسترده شد؛ اما از نظر علامه طباطبایی، آفرینش و گسترده شدن زمین یکی است و پس از خلق آسمان رخ داده‌است. به گفته طبری، اختلاف مفسران به اختلاف در معنای «بعد ذلک» بازمی‌گردد.

برخی از علما، گسترده شدن زمین از کعبه را با یافته‌های علمی سازگار دانسته و گفته‌اند از آنجا که کعبه، بلندترین نقطه زمین بود، پس از فرونشستن آب، اولین نقطه‌ای بود که ظاهر شد و سپس سایر نقاط زمین از زیر آب بیرون آمدند. عده‌ای از محققان معاصر نیز تلاش کردند این مطلب را با نظریات علمی همچون ریخت‌شناسی زمین و نظریه اشتقاق واگنر توضیح و توجیه کنند.

بنابر بعضی روایات در این روز وقایعی همچون فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، تولد حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) و نزول نخستین رحمت خدا بر حضرت آدم(ع) به وقوع پیوسته‌است. دحو الارض در فرهنگ اسلامی از روزهای بافضلیت شناخته می‌شود و اعمالی همچون غسل، روزه و نماز در آن سفارش شده‌است.

مفهوم‌شناسی

دَحْوُ الأرْض، اصطلاحی قرآنی و حدیثی به معنای گستراندن زمین است. به گفته آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، منظور از آن این است که سطح زمین را در آغاز، آب‌های حاصل آمده از باران‌های سیلابی فرا گرفته بود. این آب‌ها، به تدریج در گودال‌های زمین فرورفتند و خشکی‌ها از زیر آب، سربرآوردند و روز به روز گسترده شدند تا به حالت کنونی درآمدند. از نظر ابوالحسن شعرانی، دحو الارض به معنای گسترانیدن خشکی‌های زمین است نه کره زمین. حسن حسن‌زاده آملی نیز آن را به معنای گسترده شدن زمین از برآمده‌ترین نقطه آن معنا کرده‌است. برخی از مفسران نیز دحو را به معنای حرکت دادن و دحو الارض را به معنای حرکت زمین معنا و تفسیر کرده‌اند.

دحو در لغت به معنای گسترش دادن و چیزی را از جای آن برکندن آمده‌است. در تفسیر نمونه آمده‌است که دحو به معای گستردن است؛ اما بعضی آن را به معنی تکان دادن چیزی از محل اصلی‌اش معنا کرده‌اند. این دو معنا، لازم و ملزوم یکدیگر بوده و به یک ریشه بازمی‌گردند.

تاریخ دحوالارض و وقایع آن

بنابر منابع حدیثی و فقهی، دحوالارض روز ۲۵ ذی‌القعده است. به گزارش برخی منابع کهن وقوع دحو الارض بنابر سالشمار شمسی، در مهر روی داده‌است. مطابق برخی روایات، در این روز اتفاقاتی در رابطه با برخی پیامبران واقع شده‌است که عبارتند از:

براساس برخی روایات، امام مهدی(عج) در این روز قیام خواهد کرد.

در قرآن

در قرآن تنها در آیه ۳۰ سوره نازعات «وَالْأَرْ‌ضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ و زمین را پس از آن گسترانید»، به دحو الارض اشاره شده‌است و مفسران ذیل آن، درباره چگونگی آفرینش زمین و گسترش آن سخن گفته‌اند.

گفته شده بیشتر علما براین باورند که آفرینش زمین پیش از آسمان بود؛ ولی پس از خلق آسمان، گسترده شد. علامه طباطبایی، آفرینش زمین و گسترش آن را یکی شمرده و آن را بعد از آسمان دانسته‌است. از نظر وی، از آنجا که زمین، کروی شکل است، گستردن آن به جز آفرینش آن به این شکل، نمی‌تواند باشد. به گفته وی، پس از آنکه خداوند، آسمان را بنا کرد و هر جزئش را در جای خود قرار داد، زمین را بگستراند. از نظر فخر رازی نیز منظور از «دحو»، نوعی گستردن است که زمین را آماده رویاندن گیاهان کند و این تنها پس از خلقت آسمان حاصل می‌شود. محمد بن جریر طبری با اشاره به اختلاف نظر مفسران درباره معنای «بعد ذلک»، نوشته‌است برخی از مفسران کلمه «بعد» را به معنای اصلی آن، که خلاف «قبل» است، دانسته و معتقدند که گسترش زمین پس از آفرینش آسمان بوده‌است. در مقابل، گروهی دیگر «بعد ذلک» را به معنای «مع ذلک» گرفته و گفته‌اند که زمین پیش از آسمان آفریده و گسترده شده‌است.

علامه مجلسی اشکالات وارد بر خلق و گسترش زمین را پاسخ داده‌است و روایات را بر آن تطبیق داده‌است.

برخی از مفسران، آیه سی‌ام نازعات را اشاره به حرکت زمین دانسته‌اند. آیت الله طالقانی در تفسیر «پرتوی از قرآن» گفته‌است اگر «دحا» به معنای پرتاب کردن باشد، آیه سی‌ام نازعات به مرحله نخستین خلقت زمین و جدا شدن آن از منشأ اصلی خود اشاره دارد؛ اما اگر «دحا» به معنای گستردن و آماده کردن باشد، چنان‌که نظر مفسرین با استناد به ظاهر لغت همین است، آیه مربوط به دوره‌ای است که زمین سرد شده و سطح آن، آماده برای ظهور برکات و رحمت خدا و زندگی شده‌است. احتمال دارد آیه هر دو معنا را نیز شامل شود.

گسترده شدن زمین از زیر کعبه و چگونگی آن

در منابع روایی و تاریخی، به گسترده شدن زمین از زیر کعبه تصریح شده‌است. از جمله در روایتی از امام رضا(ع) نقل شده‌است که ۲۵ ذی‌القعده، زمین از زیر کعبه گسترده و پهن شد. در حدیثی از امام باقر(ع) نیز نقل شده‌است که خداوند هنگامی که اراده کرد زمین را بیافریند، به باد امر فرمود بر سطح آب‌ها کوبیده شود، در این هنگام موج‌هایی پدید آمد و بر روی آب‌ها، کف ایجاد شد. خداوند کف‌ها را در مکان کعبه جمع کرد و از آن، کوهی از کف پدیدآورد و سپس زمین را از زیر آن گستراند.

علامه شعرانی با اشاره به سازگاری دحو الارض با یافته‌های علمی، می‌گوید دانشمندان علوم تجربی معتقدند در آغازِ آفرینش زمین، آب همه سطح زمین را فرا گرفته بود و به تدریج خشکی‌ها از آب بیرون آمدند؛ چنان‌که امروزه نیز گاهی بر اثر زلزله یا آتشفشانی و علل دیگر، سطح کف دریا بالا می‌آید و جزیره‌ای نو پدید می‌آید. هنگامی که آب فرو نشست، قهراً بلندترین نقطه زمین، نخستین بار ظاهر می‌شود و از آب بیرون می‌آید. از آنجا که کعبه، بلندترین نقطه زمین بود، اولین نقطه زمین است که پس از فرو نشستن آب، ظاهر شد. سایر نقاط زمین پس از کعبه از آب بیرون آمدند و خشکی‌های زمین به تدریج گسترش یافت که از آن به دحو الارض تعبیر شده‌است. ناصر مکارم شیرازی نیز ضمن تأکید بر سازگاری دحو الارض با اکتشافات علمی، می‌نویسد سرزمین مکه، نخستین نقطه‌ای است که از آب سربرآورد. اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر، مرتفع‌ترین نقطه زمین نیست، منافاتی ندارد؛ زیرا از آن روز صدها میلیون سال می‌گذرد و تاکنون وضعیت نقاط زمین به کلی دگرگون شده، بعضی از کوه‌ها در اعماق اقیانوس‌ها قرار گرفته و بعضی از اعماق اقیانوس‌ها تبدیل به قله کوه شده‌است. این از مسلمات زمین‌شناسی و جغرافیای طبیعی است.

برخی از محققان معاصر گسترده شدن زمین از زیر کعبه را با مورفولوژی (ریخت‌شناسی) و چهره زمین و بعضی دیگر با توجه به نظریه اشتقاق واگنر و تاریخ جغرافیایی-سیاسی مکه و کعبه توضیح داده‌اند.

اعمال

در کتاب‌های ادعیه برخی اعمال عبادی برای این روز مستحب شمرده شده‌است:

  • روزه: به گفته شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، دحو الارض یکی از چهار روزی است که در سال روزه آنها ممتاز است. همچنین براساس روایات، روزه این روز مانند روزه هفتاد سال یا کفاره هفتاد سال است؛ هر چه در میان آسمان و زمین است، برای روزه‌دار این روز استغفار می‌کند؛ هر کس این روز را روزه بگیرد و شبش را به عبادت بگذراند، برای او عبادت ۱۰۰ سال نوشته می‌شود.
  • غسل؛
  • خواندن دو رکعت نماز در وقت ظهر، در هر رکعت بعد از سوره حمد، پنج مرتبه سوره شمس بخواند و بعد از اتمام نماز بگوید:لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ‏
سپس بگوید: يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِي عَثْرَتِي يَا مُجِيبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِي يَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِي وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئَاتِي وَ مَا عِنْدِي يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
  • زیارت امام رضا(ع)؛
  • خواندن دعایی که با عبارت اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْكَعْبَهِ ... شروع می‌شود.
متن ترجمه
اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِي أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ الْقَرِيبِ يَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ كُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى كُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِكَ الْمَخْزُونِ غَيْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ ،


خدایا اى گستراننده کعبه، و شکافننده دانه، و برگیرنده سختى، و برطرف کننده هر گرفتارى، از تو می‌خواهم در این روز از روزهایت، که حقّش را بزرگ گرداندى، و سبقتش را پیش انداختى، و آن را نزد اهل ایمان امانت و و به سوى خود وسیله قرار دادى، و به رحمت گسترده ات که بر محمّد درود فرستى آن بنده برگزیده ات در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته، و دعوت کننده به حق، و بر اهل بیت پاکش آن راهنمایان، و روشن کنندگان راه حق، ستونهاى جبّار، و متولّیان بهشت و دوزخ، و عطا کن به ما از عطاى در خزانه ات که نه بریده شود، و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه، و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى
يَا خَيْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَكْرَمَ مَرْجُوٍّ يَا كَفِيُّ يَا وَفِيُّ يَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِيٌّ الْطُفْ لِي بِلُطْفِكَ وَ أَسْعِدْنِي بِعَفْوِكَ وَ أَيِّدْنِي بِنَصْرِكَ وَ لا تُنْسِنِي كَرِيمَ ذِكْرِكَ بِوُلاةِ أَمْرِكَ وَ حَفَظَةِ سِرِّكَ وَ احْفَظْنِي مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى يَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِي أَوْلِيَاءَكَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِي وَ حُلُولِ رَمْسِي وَ انْقِطَاعِ عَمَلِي وَ انْقِضَاءِ أَجَلِي اللَّهُمَّ وَ اذْكُرْنِي عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِيَنِيَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِي دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِي مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ،


اى بهترین خوانده شده و کریم‌ترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن که لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن، و به عفوت خوشبختم نما، و به یارى ات تأییدم فرما، و از ذکر کریمانه ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاری هاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته شدن خفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم، و فرورفتن در قبرم، و تمام شدن کارم، و سپرى شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن، در زمان بسیار طولانی ای که پوسیده‌ام و میان توده هاى خاک آرمیده‌ام، و فراموش کنندگان از مردم فراموشم کنند، و در خانه اقامت فرودم آر، و در منزل کرامت جایم ده،
وَ اجْعَلْنِي مِنْ مُرَافِقِي أَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِكَ وَ اصْطِفَائِكَ وَ بَارِكْ لِي فِي لِقَائِكَ وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِيئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِي حَوْضَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِي مِنْهُ مَشْرَباً رَوِيّاً سَائِغاً هَنِيئاً لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِي خَيْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِيعَادٍ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ ] أَوْلِيَائِكَ الْمُسْتَأْثِرِينَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِكْ أَشْيَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِكَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِكَهُمْ وَ ضَيِّقْ عَلَيْهِمْ مَسَالِكَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِكَهُمْ.


و از دوستان اولیایت، و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده، و دیدارت را بر من مبارک گردان، و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزی ام فرما، درحالى که پاک از لغزش‌ها و گفتار بى پایه و منطق تباه باشم.

خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن، و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم، و از ورود به آن طرد نگردم، و از آن منع نشوم، و آن را قرار ده برایم بهترین توشه، و کاملترین وعده گا، روزى که گواهان بپا مى خیزند. خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را، هم آنان که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند. خدایا پایه‌هایشان را بشکن، و پیروان و عمّالشان را نابود ساز، زمیه هاى هلاکتشان را به زودى فراهم فرما، و کشورهایشان را از دستشان بگیر، و راه‌هایشان را بر آنان تنگ کن، و بر آنان که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست.

اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِيَائِكَ وَ ارْدُدْ عَلَيْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِينِكَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِكَ فِي أَعْدَائِكَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِكَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَيْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِماً لَكَ حَتَّى تَرْضَى وَ يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ جَدِيداً غَضّاً وَ يَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ يَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى جَمِيعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِي كَرَّتِهِ حَتَّى نَكُونَ فِي زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِكْ بِنَا قِيَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَيَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَيْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَيْهِ [عَلَيْهِمْ ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشکار کن، و او را یاری رسان دینت بدار، و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده.

خدایا فرشتگان پیروزى را گرداگرد او همواره بدار، و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى او را انتقام گیرنده خویش قرار ده، تا جایى که خشنود شوى، و دینت به وسیله او، و به دست او به گونه اى نو و تازه بازگردد، و حق به طور کامل ناب شود، و باطل به صورت همه جانبه به دور افکنده شود. خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست، و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده، و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم. خدایا درک قیامش را روزى ما کن، و در روزگارش ما را حاضر کن، و بر او درود فرست، و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

جستارهای وابسته

  • لیلة الرغائب

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۱۰۰.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۱۰۰ و ۱۰۱.
  3. شعرانی، نثر طوبی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۵۳.
  4. حسن‌زاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۹۹.
  5. صادقی تهرانی، ستارگان از دیدگاه قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۹-۱۳۲.
  6. فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۸۰، ذیل «دحو»؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۲۵۱.
  7. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۳۰۸، ذیل «دحا».
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۱۰۰.
  9. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۵۰؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۹، ح۱۸۱۴ و ص۲۴۲، ح۲۳۰۰؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۶۶۹؛ طوسی، النهایة، نشر دارالاندلس، ص۱۶۹.
  10. بیرونی، الآثار الباقیه، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۳.
  11. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۲.
  12. طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۰.
  13. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۹.
  14. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۴۸.
  15. نگاه کنید به کاشانی، منهاج الصادقین، نشر کتابفروشی اسلامیه، ج۱۰، ص۱۴۵ و۱۴۶.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۳۶۵.
  17. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۱۹۰.
  18. فخر رازی، التفسیر الکبیر، دار احیاء التراث العربی، ج۳۱، ص۴۶.
  19. طبری، جامع البیان، دار المعرفة، ج۳۰، ص۲۹.
  20. مجلسی، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، ج۵۴، ص۲۲–۲۵.
  21. مجلسی، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، ج۵۴، ص۲۵–۲۱۶.
  22. نگاه کنید به صادقی تهرانی، ستارگان از دیدگاه قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۹-۱۳۲؛ رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۷ و ۱۷۸.
  23. طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۰۵ و ۱۰۶.
  24. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹و۱۵۰، ح۴ و ص۱۸۹، ح۳ و ۵؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۱ و۲۴۲؛ فرات کوفی، تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۱۸۵؛ فاکهی، أخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۲۹۵؛ قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ۱۹۹۸ م، ص۱۱۴.
  25. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۵۰؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۹، ح۱۸۱۴ و ص۲۴۲، ح۲۳۰۰.
  26. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۹۰، ح۷؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۱، ح۲۲۹۶.
  27. شعرانی، پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۳۱۶.
  28. حسن‌زاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۴۶۰ و ۴۶۱.
  29. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۴۶.
  30. طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۶۶۹.
  31. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۴۸.
  32. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۴۸.
  33. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۴۸.
  34. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۴۸.
  35. نگاه کنید به سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۷-۲۹؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۶۷۱ – ۶۹۹.
  36. طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۶۶۹.
  1. طبق برخی منابع ولادت حضرت ابراهیم(ع) در اول ذی‌الحجه است.(طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۶۷۱)

منابع

  • بیرونی، ابو ریحان (محمد بن احمد)، الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، محقق: پرویز اذکایی، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۸۰ش.
  • درج مطلب: ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ش، بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۰ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت - دمشق، دار القلم - الدارالشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • سید بن طاووس، اقبال الاعمال (الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة)، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی،۱۳۷۷ش.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری)، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق-۱۹۹۱م.
  • طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالاندلس، چاپ افست قم، بی تا.
  • فاکهی، محمد بن اسحاق، أخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، تحقیق و تصحیح ابن دهیش، عبد الملک، مکه مکرمه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق.
  • فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمد کاظم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۸م.
  • قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، اسوه، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • درج مطلب: ۹ مهر ۱۳۹۲ش، بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۰ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح محمد باقر محمودی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۷، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.

پیوند به بیرون